از يک عاشقِ شکست خورده پرسيدم:
بزرگ ترين اشتباه؟
گفت: عاشق شدن.
گفتم: بزرگ ترين شکست؟
گفت: شکستِ عشق.
گفتم: بزرگ ترين درد؟
گفت: از چشمِ معشوق افتادن.
گفتم: بزرگ ترين غصه؟
گفت: يک روز چشم هاي معشوق رو نديدن.
گفتم: بزرگ ترين ماتم؟
گفت: در عزاي معشوق نشستن.
گفتم: قشنگ ترين عشق؟
گفت: شيرين و فرهاد.
گفتم: زيباترين لحظه؟
گفت: در کنارِ معشوق بودن.
گفتم: بزرگ ترين رويا؟
گفت: به معشوق رسيدن.
پرسيدم: بزرگ ترين آرزوت؟
اشک توي چشماش حلقه زد و با نگاهي سرد گفت:
مـــــــــــــــرگ
درباره این سایت